لوگو موزه تاریخ تجارت جندی شاپور

تاريخچه سفال در ايران

در ایران در چهار منطقه مسكونى, سفالگرى رواج داشته است :

1-منطقه غرب كوه هاى زاگرس نزدیك كرمانشاهان 2- كرانه هاى جنوبى دریاى خزر 3- شمال غرب اذربایجان 4- جنوب شرق ایران در حاشیه كویر و نواحى مركزى

فن سفال سازی درایران ، از ابتدای تمدن تا به امروز ادامه یافته و در طی این مدت تغییرات گوناگونی به خود دیده است. به نوشته گیرشمن، در حدود ده هزار سال پیش، كسانی كه دركوهستانهای بختیاری ضمن پرداختن به شكار و تهیه خوراك، به ساخت ظروف سفالی نیز اشتغال داشته‌اند. این نظریه كه بیشتر باستانشناسان، آغاز صنعت سفال سازی را از ایران می‌دانند ، در خور توجه است. به نوشته پروفسور پوپ در كتاب بررسی هنر ایران «مداركی كه اخیراً به دست آمده قویاً موجب اثبات فرضیه‌های چند سال اخیر است مبنی بر این كه كشاورزی و شاید صنایع پیوسته به آن یعنی : كوزه‌گری و صنعت سفال‌سازی و بافندگی از فلات ایران آغاز شده است». سیر تكامل سفال‌گری در تپه‌های باستانی، خیلی زود ساكنان اولیه را متوجه كرد كه می‌توانند از طریق سفال نیازهای خود را برآورده كنند. سفال بهترین اثری است كه از جوامع اولیه بر جای مانده است ، به ویژه در تمدنهای فلات ایران ، مراحل مختلف تمدنی را به نام این سفالها مشخص كرده‌اند : تمدنهای شمال «سفال خاكستری» و تمدنهای غربی «سفال نخودی» و دوره تمدن ایلام «سفال منقوش».

دوره هخامنشی

در دوران هخامنشی از فلزات و انواع سنگ های تزئینی برای ساخت ظروف استفاده می کردند و به زیبایی و ظرافت تزئینات سفال کمتر توجه داشتند. با آمدن سلسله هخامنشی در قرن ۶ پیش از میلاد پیشرفت‌های بزرگ در ساخت سفال صورت گرفته‌است. در این دوران سفال ظریف با شکل‌های جدیدی ساخته شده‌اند. در ميان ظروف دوره هخامنشيان تعدادي مجسمه سفالي هست ؛ اين مجسمه‌ها ، طلايي و بيشتر به شكل شيرمی باشند. به اين نوع ظروف سفالي، ظروف «ريتون» مي‌گويند در این دوره اشیای ساخته شده شامل قمقمه های سفالی مورد نیاز سواره نظام و پیاده نظام و خمره های ذخیره مواد غذایی بوده است. سطوح سفال‌های حکاکی و تزئین می‌شده‌اند.

دوره اشکانی

سفال های دوره اشکانی به چهار دسته تقسیم می شود :

1- سفال معمولی(ساده) :  سفال های ساده از نظر فرم و تنوع متنوع هستند ، کوزه ها بیشترین فراوانی را در این گروه دارند. در کنار آنها تغار ، دیگ ، دیگچه ، بشقاب ، خمره سینی و تنگ نیز دیده می شود.

2-سفال کلینکی : سفال های کلینکی را می توان به عنوان گونه شاخص و راهنمای دوره اشکانی یاد کرد. رنگ سطح این گونه سفال ها نارنجی ، قرمز نارنجی و قهوه ای یا قهوه ای خاکستری است. مغز سفال خاکستری تیره یا روشن است. شاموت هم معمولا در این سفال ها مشهود نیست ولی بعضا شن نرم در آنها به کار رفته و بافت سفال سخت و متراکم است. بیشتر فرم ظروف این گروه را کاسه تشکیل می دهند.

3-سفال لعابدار : سفال هایی که دارای لعاب هایی به رنگ آبی فیروزه ای ، سبز و… می باشند

4-سفال منقوش : که دارای نقوش هندسی ساده هستند. از تزئین های هندسی می توان مثلث های ساده را نام برد که ظروف را تزئین کرده اند. رنگ به کار رفته در طراحی نقوش قهوه ای است.

 ساخت سفال در دوره اشکانی به صورت محلی بوده و هر منطقه از ایران سبک و ویژگی های سفالگری خاصی دارد. در دوره اشكانيان به سبب توجه خاص به ظروف زرين و سيمين ، ساخت ظروف سفالين رو به كاهش نهاد. از ويژگيهاي سفال‌گري اين زمان، بايد به لعاب ظروف اشاره كرد. رنگ اين لعابها سبز روشن تا آبي فيروزه‌اي بود.

دوره ساسانی

در دوره ساسانيان با اينكه هنر ـ صنعت و معماري رو به كمال گذاشت ، ولي صنعت سفال‌سازي پيشرفت چنداني نداشت. کیفیت سفالینه های ساسانی نیز همانند دوره اشکانی خشن بوده و سنگینی محسوسی در آن ملاحضه می شود. سفال لبه دوبل در دوره ساسانی ، به مرور زمان از رواج می افتد. سفال ساسانی نیز همانند سفالینه های اشکانی محلی و منطقه ای است. تجارت و راه های بازرگانی ، در توزیع سفالینه های محلی این دوره تاثیر فزاینده ای داشته است.

به علت رواج فلزگری و ساخت ظروف فلزی در عصر ساسانی ، فن سافلگری در این دوره پیشرفت شایانی نداشت.

اشکال ظروف این دوره عبارتند از : تغار هایی با دهانه باز لبه های ضخیم و تخت ، ظروف کرم مایل به سبز ، ظروف خاکستری تیره ، ظروف نخودی ، کاسه ، بشقاب ، دیگ ، پارچ ، بطری و پایه. سبو هایی با لبه های نوار دار ، کاسه های بزرگ با بدنه محدب و لبه ضخیم و زاویه دار ، می باشد. ظروف سفالی به دست آمده شامل کوزه های کوچک دسته دار ، پیه سوز و بشقاب توگود است

تزئینات روی آثار سفالی دوره ساسانی ، شانه ای ، نقش برجسته ، نقوش حکاکی در شکل های مختلف ، نقوش کنده و برجسته به شکل ترکیبی هستند. نقوش استامپی به شکل لوتوس ، دایره های تو در تو ، چلیپای درون دایره و نقوش افزوده طنابی شکل.

رنگ لعاب معمولا متمایل به سبز است.

دوره اسلامی

اولین سفالینه های دوره اسلامی در خاورمیانه عموما به شهر سامرا تعلق دارد که برای مدت کوتاهی پایتخت عباسیان بود. این سفالینه ها نمایانگر شکوفایی هنر سفالگری در سده نهم / سوم هستند. در این دوره سه نوع سفالینه به عراق و ایران وارد می شد : سفالینه های پرطاووسی ، سفالینه های سبز و سفالینه های سفید.

نقوش روی آثار سفالین دوره اسلامی ، با اعتقادات دینی و تصورات او از هستی به هم تنیده می شوند. هنر جنبه دینی و الهی داشته و تمامی نقوش در ارتباط با اعتقادات او بوده است.

نکته اساسی در هنر اسلامی بینش توحیدی است و در اولین آثار سفالین این دوره ، این بینش به خوبی محسوس و مشخص است.دایره اساسی ترین و کلی ترین نماد در آثار سفالین است ، زیرا دایره آشکارترین و مشخص ترین نشانه توحید بوده. در درون این دایره است که کلیه جهان و شکل های هندسی جای می گیرد.

نگارگر سفالینه ، در داخل یا سطح مدور سفال ، هماهنگ با حرکت چرخ سفالگری ، قلم رنگ خود را در یک دایره کامل اطراف بدنه چرخانده و سپس تمامی نقوش را در یک دایره محاط می کند. او با ایجاد یک فضای هندسی محدود ، کار نگارگری خویش را آغاز و چنان در این کار اغراق می کند که گاهی حتی نقوش گیاهی و حیوانی و انسانی را در ابعاد یک مجموعه هندسی نقش می زند. هنرمند اسلامی همواره می خواهد وحدت در کثرت را در آثار خود به نمایش بگذارد.

دوره سامانیان

در دوره سامانیان سفالینه های لعابدار با کیفیتی عالی تولید شدند. ویژگی سفالینه لعابدار ، به کارگیری تکنیکی است که به نقاشی گل رسی معروف است. از گل سفالگری هم به عنوان نوعی پوشش برای ظروف سفالین بدون لعاب استفاده می شد که به این ترتیب رنگ زمینه یکدستی را ایجاد می کرد و همچنین در ایجاد تزئینات چند رنگ به کار برده می شد. رنگ هایی که در سفالینه های گلی به کار رفته اند ، رنگ هایی هستند که به صورت طبیعی در خاک یافت می شوند.

سفال های دوران سامانیان رنگ بندی هایی بر پایه ی رنگ مایه های سفید و قهوه ای دارند ، طیف هایی از رنگ هایی از زرد تا نارنجی و قهوه ای و قرمز را در بر می گیرد. تضاد این رنگ ها با رنگ زمینه ی سفید آن به شدت تاثیر گذار بوده است.

در سفالینه های ســامانی، چارچوب مورد استفاده هنرمند همان دایره های ظروف نخودی اســت که با زمینه ای مایل به زرد و مایل به زرد خردلی مشــخص شــده و دارای بدنه ای نخودی با تزیینات سیاه ، زرد و سبز است که با لعاب سربی بیرنگ پوشیده شــده است. پیکره ها تماما با رنگدانه های سیاه نقاشی شده اند.

رنگبندی محدود در تصاویر سفالینه های سامانی و استفاده زیاد از رنگ زرد حالتی از ایستایی را در سفالینه ها ایجاد کرده است. کاربرد محدود رنگ ً ها احتمالا به دلیل در دسترس نبودن رنگها و پایه لعابهای متنوع است. در رنگ آمیزی این سفالینه ها سایه و تیرگی جایی ندارد. همه ی اشــیاء از نظر رنگ آمیزی با خلوص رنگ که از طبیعت گرفته میشد، رنگ آمیزی شده اند تا بازتاب داشته باشــد.

سفال گلابه ای که بیشتر در دوران سامانی  و در حدود مرزهاي اين حکومت شامل خراسان، ماوراءالنهر و استان کرمان ساخته مي شد، با نام عنوان سفال ساماني نيز شناخته مي شود. طرح هاي تزييني متنوع و ترکيبي همچون انتزاعي، پيکره اي و خوشنويسي و همچنين کاربرد گسترة وسيعي از رنگ ها اين گونه از سفالينه ها را به يکي از جذابترين و درعين حال رمزآلودترين سفالينه هاي دوران اسلامي تبديل کرده است.نام«منقوش گلابه اي»مناسب ترين عنوان براي اين گونه از سفال هاست.

دوره سلجوقی

سفالینه های دوره سلجوقی یکی از مهم ترین رسانه های هنری دوران سلجوقی است که از سویی نشان دهنده شکوه و زیبایی هنر و از سویی دیگر یکی از درخشان ترین دوره های تاریخ سفال در ایران می باشد.

مهم ترین رخدادهای تولیدات ظروف سفالی این دوره شامل

ا- ظروف سفید سلجوقی : امکان تولید ظروف سفیدی که به خاطر فقدان کائولن از آرزوهای دیرین هنرمندان سفال گر ایرانی بود پس از آن حاصل شد که هنرمندان سفال گر جهان توانستند به فناوری ساخت بدنه های دست ساخته جدیدی است ، پیدا کنند که آن را بدنه های جسمی و یا سنگینه نامیدند. سفال گر ایرانی با این فناوری ساخته شده و از گل سفالگری تنها برای ساخت سفالینه های معمولی و کم ارزش تر استفاده می شد.

2- ظروف رنگی سلجوقی با لعاب تک رنگ : گروه بسیاری از سرامیک های دوره سلجوقی ، با تنوع زیاد در شکل و تزئینات ، را ظروف لعاب را تک رنگ شکل می دهند. در این ظروف که رابطه مستقیمی با ظروف لعاب دار بدون رنگ دارد ، از دامنه گسترده ای از رنگ ها استفاده می شود که از جمله می توان به طیف های مختلف رنگ آبی ، فیروزه ای ، زرد ، قهوه ای ، بنفش و ارغوانی اشاره نمود. این لعاب های تک رنگ بر روی بشقاب ها ، کاسه ها در شکل و اندازه های متفاوت ، مشربه ها ، کوزه ها ، عودسوزها ، وسایل روشنایی ، شمعدان ها ، سینی و کاشی ها اجرا می شد.

3- ظروف سایه نما : در این ظروف ، گلابه ای سیاه رنگ بر روی بدنه کشیده می شد و پس از حکاکی نقش و یا زمینه ، از تضاد میان بدنه و گلابه سیاه رنگ ، نقش به زیبایی پدیدار می شد. در بعضی از ظروف سایه نما ، به جای حکاکی زمینه ، نقش اصلی حکاکی می گردید. این اتفاق بیشتر برای طرح های خوسنویسی اتفاق می افتاد و برای لعاب دادن هم از لعاب بی رنگ استفاده می شد و هم از لعاب رنگی.

4- ظروف نقاشی زیر لعابی : شامل نقاشی زیر لعاب بی رنگ و لعاب رنگی. لعاب های رنگی به کار رفته معمولا از طیف رنگی سبز ، آبی و فیروزه ای بود. رنگ هایی که در نقاشی زیر لعاب استفاده می شد ، محدود به دو رنگ مشکی و آبی کبالتی می شد.

دوره ایلخانی

سفالينه هاي منقوش دوره ايلخاني، از جهت تأكيد بر فضاي اصلي و شيوه طراحي نقوش و چگونگي نقوش تزييني ، به سه گروه تقسيم مي شوند :

1- سفالينه هايي كه فضاي اصلي آن ها با عناصر گوناگون ً تقسيم شده و معمولا با نقوش تكرارشونده ، تزيين يافته اند. نقوش تزييني در اين دسته براي فضاهاي كوچك تقسيم و طراحي شده تا امكان سهولت در تناسب و هماهنگي بيش تر نقوش با شكل سفالينه ها و تكرار آن ها در فضا را فراهم كند.

2- سفالينه هايي كه فضاي اصلي آن ها با نقوش يكپارچه تزيين شده است. در اين گروه، نقوش تزييني براي تمام فضا طراحي شده و هيچ گونه بخش بندي در فضا صورت نگرفته و به نظر مي رسد هماهنگي نقوش تزييني با شكل سفالينه ها داراي اهميت و دشواري بيش تري است. همچنين نقش صرفا براي تزيين به كار نرفته و علاوه بر آن ، موضوع و روايت كوتاهي را نيز تعريف مي كند.

3- سفالينه هايي كه فضاي آن ها تركيبي از دو گروه قبل است. در اين دسته بخشي از فضا با نقوش يكپارچه ، غير تكراري و داراي موضوع تزيين يافته و بخش ديگر آن با نقوش تكراري پر شده است.

در تمام سفالينه هاي منقوش دوره ايلخاني ، معمولا تمام سطوح زمينه علاوه بر نقوش اصلي و تكرار شونده با عناصر ظريف تر تكراري ، پر و تزئین شده اند و فضای بدون نقش به ندرت دیده می شود.

طراحي و تزيين در فضاي فرعي ، يعني سطح بيروني كاسه ها و بشقاب هاي بزرگ ، سطح داخلي كوزه ها ، پارچ ها و آلبارلوها ، براساس برش و تغيير جهت سطوح ظروف در فضا ، انجام شده و تنوع فضاي اصلي را ندارد.

دوره تیموری

در دوره تیموری با گسترش روابط میان ایران و چین و نیاز روزافزون به آثار سفالین ، ساخت محصولاتی از قبیل چینی های آبی و سفید و تک رنگ در برخی از کارگاه های سفالگری ایران آغاز می شود.

در بررسی آثار سفالی دوره تیموری ، سه نوع ظروف وجود دارد که شامل :

1-سلادون : واژه فرانسوی است که توسط متخصصان اروپایی بر روی ظروف چینی که اغلب به رنگ سبز یشمی کمرنگ هستند ، گذاشته شده است. سفال سلادون از شرق دور وارد ایران شد. تیمور سفالگران چینی را به ایران دعوت کرد تا برخی از روش هایی که در چین به کار می رفت را به ایرانیان آموزش دهند این کار باعث رشد این سنت ها در کرمان گردید و سفالگران چینی مستقر در کرمان در کنار همکاران ایرانی ، به تولید این سفال ها پرداختند.

ظروف سلادون مشتمل بر ظروف لعابداری به رنگ  های سبز ، خاکستری یا سبز بیدی می باشند که با شرایط پخت خاص و درجه حرارت بالا در حدود 1200 درجه سانتی گراد ساخته می شود.

2-کوباچه : ساخت این نوع سفال از دوره تیموری متداول گردید. طرح های تزیینی این نوع ظروف شامل ، هندسی ، گل و گیاه بوده که در زیر لعاب شفاف با لعاب آبی و لاجوردی با رنگ سفالین آبی و سفید این دوره با زمینه ای سفید و نقوش تزیینی آبی طراحی شده است، احتمالا با تأثیرپذیری از ظروف معروف آبی و سفید وارداتی کشور چین ساخته و یا تقلیدشده است.

3-آبی سفید : ورود ظروف آبی – سفید چین به جهان اسلام متقارن با دوره تیموریان است این نوع ظروف در سرتاسر این قلمرو از جایگاه بالایی برخوردار بود. این نوع ظروف دارای تزییناتی با لعاب آبی روشن بر روی زمینه سفید و معمولا توأم با تزیینات قالبگیری شده می باشند. مصالح نامناسب به کار گرفته شده در این نوع ظروف و آگاهی اندک در فنون کوره پزی خصوصاً در تعیین درجه حرارت درست برای به دست آوردن رنگ های دلخواه ازجمله دو عیب مشهور ظروف آبی – سفید می باشند.

هنرمندان دوره تیموری با تاثیرگرفتن از ظروف چینی های آبی – سفید ، آثاری از خود بر جای گذاشته اند ، عمده ترین مراکز تولید سفال در این دوره شامل شهرهای مشهد، نیشابور، ورامین، کرمان، هرات و … بود.

فرم ظروف در عهد تیموری متشکل از بشقاب ، قدح ، کاسه ، پارچ ، آبخوری بود که از تصاویر انسان ، گل و گیاه استفاده شده و به ندرت نیز در لبه این ظروف از تزیینات کتیبه ای بهره گرفته شده است. شایان ذکر است که در این دوره در زمینه تنوع طرح و رنگ در ظروف تحول خاصی صورت نگرفته است.

دوره صفویه

با ظهور سلسله صفویه ، تحولی چشمگیر در تمامی عرصه های هنری و صنعتی ، از جمله سفال های صفوی پدید آمد.

به طور کلی ، سفال های تولیدی دوره صفوی در نوع ساخت و تکنیک ، در هفت دسته ، طبقه بندی شده اند ، که می توان ، به سفالینه های سلادون ، کوباچی ، زرین فام ، سفالینه سفید رنگ (گمبرون) ، سفال آبی و سفید متاخر ، ایزنیک و سفال رنگارنگ مشهد اشاره کرد.

1-سفال سلادون : سفال سلادون یکی از انواع سفال هایی است که از شرق دور وارد ایران شد. این سفال ها مانند سفال آبی و سفید به تقلید از ظروف چینی در ایران ساخته شده و از دوره ایلخانی و اوایل تیموری در ایران رواج یافت. یکی از مراکز بزرگ تولید سفال سلادون در دوره صفویه ، کرمان بود. سفال های لعابداری که سفالگران کرمان تولید می کردند ، تقلیدی از سفال های سلادون چینی لعاب سبز ، بود. سفال هایی با تزئینات نقش کنده شبیه سفال های چینی سونگ ، از دیگر تولیدات آنها بود. یک گروه دیگر از ظروف سلادون ، کوزه هایی کوچک با بدنه کروی و خپل با شانه های برجسته و دهانه باز و گردن باریک است. این نوع ظروف مشهور به اسپیتون ، از نوعی خمیر سفید ظریف ساخته شده و بیرون آنها با لعاب غلیظ سبز مایل به زرد ، به طور یکدست پوشیده شده و با خطوط سفید ، تزئین گردیده و همه بدنه سفال با لعاب شیشه ای شفاف پوشیده شده است.

2-سفال کوباچی : محل اصلی ظروف کوباچی تبریز بوده و پیوند هنری این سفال با مکتب تبریز ، همسانی نقوش سفالی با آثار مکتب تبریز می باشد.

بعضی از نقوش به کار رفته در این ظروف شامل توجه در ریزه کاری های روزمره و نقوش پرندگان و حیوانات شناخته شده با کالبدشناسی مشخص و همچنین پیکره های انسانی و نقش مایه های گیاهی ، در این گونه سفال ها با تاثیر از نقوش مینیاتور مکتب تبریز ، به چشم می خورد. این نوع سفال از دوره تیموری در ایران متداول شد.

بدنه این سفال ها سفید است و با خط های بنفش و سیاه و گاهی منگنز و رنگ های قرمز – قهوه ای ، سبز ، آبی و زرد و لعاب درخشان پوشیده شده است.

3-سفال زرین فام : نام اصلی زرین فام « دوآتشه» بوده. این ظروف شفافیت و برق طلا را داشت و ورق های طلایی که در زیر لعاب قرار داده شده بود باعث می گردید که آن سفال ها شبیه به ظروف زرین می شدند.

ظروف زرین فام دوره صفویه ، بسیار ظریف ، نازک و با بدنه ای کاملا سفید ساخته شد و گاهی آنقدر نازک شده که تقریبا نیمه شفاف به نظر می رسید. نقش مایه های انسانی در این دوره تقریبا منسوخ و به جای آن نقش مایه هایی از جانوران ، پرنده ها و یا ماهی همراه با تزئینات گیاهی و چشم انداز ها رایج می شود. رنگ ها این بار کمی متمایل به قرمز و قهوه ای شکلاتی شده اما در کنار آن رنگ های زرد مایل به سبز و قرمز مسی نیز وجود داشته است. این سفال ها در اشکال متنوعی همچون بطری ، کوزه ، ابریق ، خمره ، پایه قلیان ، کاسه ، بشقاب ، گیلاس و فنجان تولید می شد که معمولا بیشتر آنها در ابعاد کوچک ساخته می شدند.

4-سفالینه سفید رنگ (گمبرون) : سفال گمبرون ، از نام قدیم بندرعباس گرفته شده ، از اواخر قرن هفدهم تا میانه قرن نوزدهم میلادی درمنطقه بندرعباس ساخته می شد. از جمله مراکز تولید سفال گمبرون می توان به شیراز ، یزد ، کرمان و اصفهان اشاره کرد.

کیفیت این سفال ها ظریف و دارای نقوش کنده و گاهی آبی کبالت با تزئینات نقش سیاه زیر لعاب شفاف یا رنگی و یا تزئینات مشبک است.

5-سفالینه آبی و سفید : این گونه ظروف با نقش مایه گل چندپر ، برگ نخل و گاه کتیبه کوفی ، در مراکز صنعتی – هنری نیشابور و شوش ساخته می شد. از قرون پنجم و ششم ه.ق نیز نمونه های ظروف سفالی با لعاب پاشیده آبی به شکل خطوط آبی بر زمینه لعاب نخودی ساخت ری به جای مانده است.

توسعه و گسترش ساخت این سفال ها در ایران ، از دوره ایلخانی و به طور مداوم ، در دوره های تیموری و صفوی ، به تاثیر از نقش مایه های چینی در مشهد ، اصفهان ، کاشان و کرمان آغاز شد.

یکی از مهم ترین این مراکز ، شهر مشهد است. ظروف آبی و سفید مشهد بسیار ظریف و نازک ساخته می شدند ، و تزئینات آنها بیشتر نقش هایی در دو طیف سایه خورده آبی رنگ است. شکل این ظروف ، شامل دیس های بزرگ ، بشقاب های کوچک ، کاسه های گود و یا نیم کروی است که تقلیدی صرف از ظروف چینی محسوب می شوند.

6-سفال ایزنیک : این سفال بیشتر در غرب و توسط صنعتگران ترک ساخته می شده است. بدنه این نوع سفال از گل سفید است و شهرت آن به خاطر استفاده وسیع از لعاب های رنگی است. این سفال به اشکال بشقاب ، دیس ، گلدان و کوزه با طرح های گیاهی و برگ تولید می شد.

سفال ایزنیک در قرن هفدهم شروع به افول کرد ، اما سفالگران آن را کنار نگذاشتند و تا قرن هجدهم به تولید آن ادامه دادند.